روضه امام صادق(ع)
روضه امام صادق علیه السلام
منبع تاریخی : سوگنامه آل محمد (محمدی اشتهاردی )
همان امام غریبی که شانه اش خم بود به روی شانه ی پیرش غم دو عالم بود
میان صحن حسینیه ی دو چشمانش همیشه خاطره ی ظهر یک محرم بود
کُمِیت ، شاعر اهلبیت میگوید: بر مولایم امام صادق (ع) وارد شدم، فرمود: کُمِیت ابیاتی درباره ی مصائب جدم بخوان. من اشعاری در مصیبت امام حسین (ع) سرودم، امام صادق بسیار گریست، اهل حرم هم صدا به گریه بلند کردند، آوای ناله و گریه از خانه ی امام برخواست. آنگاه از پشت پرده کنیزی بیرون آمده، طفل کوچک شیر خواری آورده، بر دامان حضرت نهاد. گریه امام صادق (ع) شدت یافت. موج صدا و گریه بالا رفت، بانوان حرم از پشت پرده با آوای بلند بگریستند چنانکه بانوان حرم کودک شیرخواره را به علی اصغر (ع) شیر خوار و تیر خورده، شبیه و مانند نمودند. از این رهگذر همگان شهادت و تیر خوردن آن کودک مظلوم واقعی را مجسم نمودند و بسیار گریستند و عزاداری را به حد اعلی رسانیدند…
دل شکسته ی او را شکسته تر کردند شبیه مادر مظلومه اش پر از غم بود
اگر تمام ملائک زگریه می مردند به پای خانه ی آتش گرفته اش کم بود
مُفَضَّل ميگويد: منصور دوانيقي براي فرماندار مكّه و مدينه، حسن بن زيد پيام داد: خانۀ جعفر بن محمد (امام صادق عليه السلام) را بسوزان، او اين دستور را اجرا كرد و خانۀ امام صادق عليه السلام را سوزانيد كه آتش آن تا به راه رو خانه سرايت كرد، امام صادق عليه السلام بيرون آمد و ميان آتش گام برميداشت و ميفرمود:
اَنَا بْنُ اَعْراقِ الثَّري، اَنا بْنُ اِبْراهيمَ خَليلِ اللهِ .منم فرزند اسماعيل، كه فرزندانش مانند رگ و ريشه در اطراف زمين پراكندهاند، منم فرزند ابراهيم خليل خدا ( كه آتش نمرود بر او سرد و سلامت شد(
حدیث حرمت او را به زیر پا بردند اگر چه آبروی خاندان آدم بود
شتاب مرکب و بند و تعلل پایش زمینه های زمین خوردنش فراهم بود
به دستور منصور شبانه به خانه ی امام صادق (ع) ریختند. امام را با یک پیراهن، پای برهنه، بدون لباس رسمی، دنبال استر می کشاندند. ابن ربیع سواره بود، امام صادق (ع) را پیاده به سمت دربار منصور می برد. ابن ربیع می گوید: با سرعت استر را می راندم، نگاه کردم دیدم نفس های امام به شماره افتاده، عرق بر پیشانی آقا نشسته است.
عرض می کنیم، آقاجان! شما را مثل جدتان امیرالمؤمنین (ع) از خانه بیرون کشیدند، بدون لباس رسمی، پای برهنه ،دنبال استر می کشاندند ولی دیگر به همسرتان جسارت نکردند ، سیلی نزدند، تازیانه و غلاف و شمشیر نزدند... ای وای از مدینه ....
مدینه بود و شرر بود و خانه ای ساده چه خوب می شد اگر یک کمی حیا هم بود
امان نداشت که عمامه ای به سر گیرد همان امام غریبی که شانه اش خم بود
امام صادق (ع) را شبانه نزد منصور آوردند. منصور سه بار شمشیر کشید تا امام را به شهادت برساند. اما بار سوم شمشیرش را غلاف کرد و گفت: آقا را با احترام برگردانید، سوال کردند گفت: هر سه بار رسول خدا (ص)را دیدم ترسیدم امام را شهید کنم.
یا رسول الله! اینجا یک شمشیر برهنه دیدی، طاقت نیاوردی و مانع شدی، اما کربلا، بی بی زینب (س) آمد بالای تل زینبیه، نگاه کرد به سمت قتلگاه، دید شمشیر ها بالا می روند، نیزه ها بالا می روند، و همه در یک نقطه فرود می آیند. دست هایش را بر سر گذاشت، صدا می زد وامحمدا، واعلیا، و اماما ،واحسینا...
گودال قتلگاه پر از بوي سيب بود بر خاکِ داغ، صورت شَيب الخضيب بود
بر جاي بوسه هاي نبي خنجر عدو خنجر نمي بريد و برايش عجيب بود
مولا چه عاشقانه به معراج رفته بود وقتي که زير چکمه ي آن نا نجيب بود
پيچيده بود ناله ي زينب ولي چه سود تنها سلاح خواهرش " امّن يجيب " بود
منصور انگوری را به زهر آلوده کرده بود، و بدین وسیله به امام صادق زهر خورانید و آن حضرت را مسموم کرد، و به شهادت رسانید. امام هفتم ،بدن بابا را غسل داد، نماز خواند، تشییع جنازه ی با شکوهی در مدینه برگزار شد. شاگردان امام صادق عزادار شدند. همه اشک می ریختند و به سر وسینه می زدند. و وا اماما می گفتند. امام هفتم بدن بابا را غسل داد، و کفن کرد و نماز خواند. بدن امام را با احترام به خاک سپردند. امام«لا یوم کیومک یا ابا عبدالله» یا امام صادق (ع) شما را زهر دادند، و مظلومانه شهید کردند.اما بعد شهادت، کسی با بدن شما کاری نداشت. ولی قربان آن آقایی که بدنش روی خاک گرم کربلا بود. ده نفر آماده شدند. اسب های خود را نعل تازه بستند، و نازنین بدن پسر فاطمه را زیر سم اسبان قرار دادند... یا حسین...
کفنی داشت زخاک و کفنی داشت زخون
تا نگویند حسین ابن علی بی کفن است
صلّّی الله علیک یا ابا الأحرار یا مظلوم یا اباعبدالله
==========================
تشکر از وبلاگ احیای غدیر ساری
هوای بقیع ...
دلم هواى بقیع دارد و غم صادق
عزا گرفته دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشكى به دست دل گیرم
زنم به سینه كه آمد مُحرّم صادق
سلام من به بقیع و به تربت صادق
سلام من به مدینه به غربت صادق
سلام من به مدینه به آستان بقیع
سلام من به بقیع و كبوتران بقیع
سلام من به مزار معطّر صادق
كه مثل ماه درخشد به آسمان بقیع
سلام من به ششم ماه فاطمىّ بقیع
سلام من به گل یاس هاشمىّ بقیع
ز غربتش چه بگویم كه سینهها خون است
براى صادق زهرا مدینه محزون است
دلم دوباره به یاد رئیس مذهب سوخت
كه ذكر غربت لیلى حدیث مجنون است
همان كه غربتش از قبر خاكىاش پیداست
امام صادق شیعه سلاله زهراست
=======================
زمزمه / نوحه
اي سلام خدا به قبر ويران تو
چشم صاحب زمان هميشه گريان تو
آرزومند حريم توايم سائل دست کريم توايم
(( يا امام صادق 3 واویلا ))
تربت پـاک تـو به زیر آفِتـاب است
قلب ما به یادِ غربت تو کباب است
حق آن مويِ سفيد تو را داده آن خليفه با ناسزا
(( يا امام صادق 3 واویلا ))
مرتضاي غريب شهر پيغمبري
بوده اي چون حَسَن ز عُمق دل مادري
ارث غربت زعلي برده اي وسط کوچه زمين خورده اي
(( يا امام صادق 3 واویلا ))
=======================
مدح امام صادق علیه السلام
ای چراغ دانشت گیتیفروز
تا قیامت پیشتاز عِلم روز
آفرینش را کتاب ناطِقی
اهل بینش را امامِ صادقی
نور دانش از چراغ عِلم تو
لاله میروید ز باغ حِلم تو
اهل دانش سائل کوی تواند
تشنهکامانِ لب جوی تواند
مکتب فَضلت مُفَضَّل ساخته
شورها در اهل فضل انداخته
شعله در دست غلامت رام شد
صبحِ باطل از هِشامت شام شد
آسمانِ معرفت خاکِ دَرت
سائل درس زُراره پَروَرَت
از تو دل دریای نور داور است
چون بِحار مجلسی پُر گوهر است
شیعه باشد تا قیامت روسفید
کَز تواش پیریست چون شیخ مفید
مشعل تقوا و دینداری ز توست
شیخِ طوسی شیخِ انصاری ز توست
گوهر بَحرالعلوم از بَحر توست
اِبن شَهر آشوبها از شَهر توست
مَکتبَت شیخِ بَها میپَروَرَد
سیّدِ طاووسها میپَرورد
تا تو هستی پیشوای مذهبم
ذکر حق آنی نیفتد از لَبَم
مذهبم را بر مذاهب برتری است
ایده و مَشی و مَرامَم جعفری است
=========================
زمزمه - نوحه
در مدینه بینِ کوچه بهرِ مادر ناله کردم
چشم خود را با سِرشکم منزلِ صد ژاله کردم
یاد مادر کرده پیرم کوچه را در بر بگیرم
همچو زهرا مادر خود از خدا خواهم بمیرم
یا مظلوم یا امام صادق (4(
آتش غم در حریم خانهام تا زد زبانه
من به یاد مادرِ خود اشکِ چشمم شد روانه
از برایت دل فگارم مادرِ چشم انتظارم
همچو تو پهلو شکسته من غریب این دیارم
یا مظلوم یا امام صادق (4(
بارالها شد نصیبم در غریبیام بمیرم
در کنارِ قبرِ مادر منزلی دیگر بگیرم
اهل بیتم در نوا شد خانهام کرب و بلا شد
من چگویم ازعدویم روزوشب برمن جفا شد
یا مظلوم یا امام صادق (4(
=====================
نوحه واحد
ای اباعبدلله مدینه(2)
وارث غمهای زخم سینه(2)
نیمه شب جان به لب
می دویدی دنبال مرکب
اشک تو روضه خوان
گشته بر عمه زینب
واغریبا (4)
حرمتت را در کوچه شکستند(2)
ریسمان بر دستان تو بستند(2)
بین آن شعله ها ذکر
تو مادر مادر مادر
بی حیا می کشید
دست تو مثل حیدر
واغریبا (4)
بی حیا در کوچه وحشیانه (2)
می زند بر جسمم تازیانه(2)
نیمه جان قد کمان
ناتوان غرق در ناله ام
پای این مرکبم
یاد آن سه ساله ام
واغریبا (4)
بسم الله النور: با عرض سلام خدمت دوستان خالصانه از همه دوستان و علاقمندان خواهشمندیم که مطالب و راهنماییها ونظرات خودراباما در میان بگذارید.