سرود عید غدیر شماره3


اسدالله علی علی4
ولی الله علی علی4
حیدر ...
بیا و مجلست و تزئین کن توشه ی ثوابتو سنگین کن
توی ایام ولایت هستیم کامت و با یا علی شیرین کن
مهر حیدر توی دین واجب شد چقدر مذهب ما جالب شد
صاحب دلای ما از اول علی ابن ابی طالب شد
تو دلم عجب قیامت کرده به پیمبرا ولایت کرده
عمریه همه تو این حیرونن علی الله و زیارت کرده
توی تورات و و زبور و انجیل چی بگم ز معجزات مولا
صد و ده بار می‌گفت یا علی و مرده ها رو زنده مي‌كرد عیسی
نسل ظلم و ستم و برچیده جای خورشید به دل تابیده
حتی پیغمبر خاتم تو عرش رد پای مرتضا رو دیده
صاحب جاه و وقاره حیدر توی جنگا بی قراره حیدر
اگه لشگری بیاد از مرحب خم به ابرو نمیاره حیدر
مظهر و جلوه ی یا سبوحه زیر پای علی قبر نوحه
کنار تیغ علی تو جنگا یه ملک مامور قبض روحه

رضا تاجيك

دریافت فایل

ادامه نوشته

سرود عید غدیر شماره2

عبد سینه چاکم با عشق تو پاکم
تا بابای خاکی افتاده به خاکم 2
از اضافه ی گل تو حق گلم سرشته
هرجا که تو پا می زنی آقاجون بهشته
آقای دل من شاه اهل بیتی
تو ستاره ی روشن لیله المبیتی
علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا
دریافت فایل

ادامه نوشته

سرود عید غدیرشماره1

عبد سینه چاکم با عشق تو پاکم
تا بابای خاکی افتاده به خاکم 2
از اضافه ی گل تو حق گلم سرشته
هرجا که تو پا می زنی آقاجون بهشته
آقای دل من شاه اهل بیتی
تو ستاره ی روشن لیله المبیتی
علی مولا علی مولا علی مولا علی مولا

دریافت فایل

 

 

ادامه نوشته

اشعار مناجاتی عرفه

ای نگار عرفاتی لک لبیک حسین
چشمه ی آب حیاتی لک لبیک حسین
خط پیشانی تو مظهر وجه الهی
بس که مستغرق ذاتی لک لبیک حسین
ز ازل بندگیم نوکری خانه ی توست
حقاً ارباب صفاتی لک لبیک حسین
بین طوفان گنه غرق شدم کاری کن
ای که کشتی نجاتی لک لبیک حسین
کاش سر تا به قدم گریه شوم آب شوم
تو قتیل العبراتی لک لبیک حسین
باز از قافله کرب و بلا جا ماندم
کن عطا برگ براتی لک لبیک حسین

شاعر : قاسم نعمتی

ادامه نوشته

اشعار مناجات روز عرفه

چه می شود که مجال عبادتی می شد
نصیب حلقه به گوشت لیاقتی می شد

قدیم ها که کمی صاف و ساده تر بودم
پس از شکستن دل استجابتی می شد

چه خوب چشمه ی چشمم همیشه جاری بود
همین که محضرتان عرض حاجتی می شد

زمان شور حسینی شعور غالب بود
میان سینه زنی ها کرامتی می شد

خلاف حالت امروز طعم نان شبم
شبیه طعم غذاهای حضرتی می شد

به زیر بیرق عباس(علیه السلام) قد کشیدم من
همیشه فرصت عرض ارادتی می شد

به این گدای شکسته هنوز امیدی هست
اگر که قسمتم آقا زیارتی می شد

من و تو و حرم و لحظه های رویایی
میان شاه و گدا گر رفاقتی می شد

" عبدالحسین مخلص آبادی "

ادامه نوشته

اشعار مناجات روز عرفه

en1528 اشعار روز عرفه

روز ما  و عرفه ، تشنگی دل ، ارباب
نبود جز محنت در دلم حاصل، ارباب

من و دیوانه گیم یک طرف و تو طرفی
آه ، دیوانه ام و نیستم عاقل ارباب

 من گدای تو شوم بر تو جفایی نشود
کرده ام در حرم لطف تو منزل ارباب

تو بیا، کوزه ی خود را ز طلا ساز اینبار
خاک را رد بکن از مرحله ی گِل ارباب

گاه گاهی بچشی مزه ی فلفل بد نیست
گرچه این قلب شده مزه ی فلفل ارباب
سروده: جعفر ابوالفتحی

عرفه آمده از یار خبر نیست چرا؟
چقدر ناله زنم  آه ، کجایی آقا

رمضان که نشد و این عرفه هم نشد و
پس قرارا من و تو کی و کجا ای جانا

منتظرهات همه منتظر ماه حسین
انتظاری که گره خوده به این عاشورا

حاجیان در عرفات اند ولی من اینجا
بین این روضه ام و در حرم کرببلا

عرفه آمده یعنی که مهیا باشید
تا که همراه شوید با غم و اشک زهرا

سینه زن ها چقدر فرصتمان محدود است
پرچم و پیرهن آماده کنید بهر عزا

دوش دیدم که کسی در عرفاتم می گفت
هرکه دارد هوس کرببلا بسم الله

هرکه مجنون حسین است بگو برخیزد
هرکه دیدار خدا خواست بیاید با ما
شاعر:یاسر مسافر

ادامه نوشته

تقویم مراسمات سید عسگری داداش نژاد

مطالب و اخبار و نواها و آموزش مداحی و اشعار و ... را در سایت احد پیگیری بفرمایید

www.ohod.ir

 

seyyed asgari

۱۱آبان سیاه پوشان هیئت عاشقان ثارالله سوته ساعت ۱۹

ساعت ۲۱:۳۰ سرخرود  - زنگی کلا - هیئت منتظران صاحب الزمان(عج)

شب۱محرم ساعت ۲۱ مسجد امام رضا شهرک شهید رجایی

 روز سه شنبه ساعت۱۵:۳۰ بابلسر - امام زاده ابراهیم(ع)

دهه اول محرم۹۲

ساعت ۱۸ فریدونکنار - ۲۴متری- مسجد قمر بنی هاشم(ع)

ساعت۱۸:۴۰ سرخرود مسجد ۱۴معصوم

ساعت ۱۹:۳۰ بالسر - سید محله رودبست مسجد جامع

ساعت ۲۰:۳۰ تکیه اباعبدلله روستای سوته

شیرخوارگان حسینی - حسینیه ۱۴معصوم سرخرود

ساعت ۱۵:۳۰ عصر محمود آباد - بیشه کلا شیرخوارگان حسینی

هیئت ابوالفضل سوته: روز ۸ و ۹ محرم و صبح تاسوعا

دانشگاه علوم پزشکی بابل از شنبه ۱۸آبان به مدت ۳شب ساعت ۲۱

شب۲محرم هیئت ۱۴معصوم امیرکلا ساعت۲۲

شب۴ محرم هیئت ۱۴معصوم امیرکلا ساعت ۲۲

شب۶محرم ساعت ۲۲:۳۰ هیئت امام حسین سرخرود

روز ۶ محرم فریدونکنار حسینیه لزوریها ساعت ۱۰:۳۰ سوگواره احلی من العسل

شب۷ محرم ساعت ۲۳ هیئت ابوالفضل (ع) سرخرود

 روز دوشنبه۲۰ آبان ساعت ۷:۳۰ نمازخانه سپاه بابلسر

ساعت ۱۰ صبح محمود آباد خشت سر(شیرخوارگان حسینی)

ساعت ۱۶ بابلسر - میاندشت - حسینیه

 سه شنبه ۲۱آبان

ساعت ۱۰ هنرستان امام خمینی(ره) دریاکنار

ساعت ۱۰:۳۰  مصلی بزرگ قدس فریدونکنار

ساعت ۱۱:۱۰ خ ولی عصر مدرسه توانگر

 صبح تاسوعا ساعت ۸ سرخرود منزل جناب قاسمی - هیئت ابواالفضل(ع)

شب۱۱(شام غریبان) ساعت ۲۰:۱۵ مسجد امام رضا(ع) سرخ رود

ساعت ۲۱:۱۵ امام زاده سید محمد سادات محله رود بست

 جمعه ۲۳آبان ساعت ۷ دعای ندبه  نوشهر(هیئت رزمندگان اسلام)

ساعت ۱۰:۳۰ روستای کچب کلوا

شنبه ۱۲ محرم ساعت ۲۲ سید الشهدا سرخرود

۲۷آبان(۱۳محرم) هیئت انصارالحسین فریدونکنار

روز شهادت امام سجاد ۱۲محرم  حسینیه سرخ رود ساعت ۱۵

یکشنبه ۲۵آبان  ساعت ۷ صبح اداره برق آمل

ساعت ۱۱ مدرسه سعدی فریدونکنار

ساعت ۱۵ قائمشهر  - کفشگرکلای بزرگ

دوشنبه ۲۷ ابان ساعت ۷:۲۰ زیارت عاشورا  دانشگاه مازندران

ساعت ۲۰ هیئت محبین الزهرا (س) فریدونکنار  

سه شنبه ۲۸ آبان  ساعت ۱۹ هیئت محبین امام زمان ازباران

ساعت ۲۰هیئت انصارالحسین (ع) فریدونکنار

پنجشنبه  ۳۰ آبان

ساعت ۱۸:۳۰ مسجد امام سجاد (ع) فریدونکنار

جمعه ۱/۹/۹۲ ساعت ۷صبح  بابلسر - کاسگرمحله  زیارت عاشورا

سه شنبه۵آذرمحمودآباد مصلی شهر

پنجشنبه۷آذر ساعت ۱۰:۳۰ حیدرکلا مسجد جامع

 ۷آذر ۲۴ محرم فریدونکنار - دارالقرآن آموزش و پرورش ساعت۱۱:۳۰

ساعت ۱۹ کوچک بیشه محله

ساعت ۲۱هیئت ابی عبدالله فریدونکنار

جمعه ۸آذر  ساعت ۱۰:۳۰ امیرکلا  کبوتردان

جمعه ساعت ۱۵:۳۰ مسجد فاطمیه سوته (شهادت امام سجاد)

پنجشنبه۱۴آذر  ساعت ۱۹ فریدونکنار  - حیدرکلا - هیئت انصارالحسین(ع)

ساعت  ۲۱ فریدونکنار - پاسداران اول - جنب نانوایی ساقه طلایی منزل غلامپور

 

جمعه ۱۵آذر ساعت ۷ صبح  دعای ندبه - مسجد ابوالفضل (ع) نور ( هیئت رزمندگان اسلام نور)

                

seyyed asgari

 

۱۶آذر شنبه   شب شهادت حضرت رقیه(س) هیئت رزمندگان محمود آباد

دوشنبه۱۸آذر  ساعت ۱۹ جویبار - شورکا

سه شنبه ۱۹آذر بعد نماز - فریدونکنار - مسجد علی ابن ابیطال(ع)

چهارشنبه ۲۰آذر بعد نماز - فریدونکنار  - فرم

۲۰ صفر  اربعین حسینی هیئت ابوالفضل(ع) کارگر محله

 شام اربعین ساعت ۱۹:۳۰ بنه کنار - مسجد امام حسین(ع)

شب ۲۸ صفر    ساعت ۱۹ مهلبان - مسجد امام حسین(ع)

ساعت ۲۰:۳۰ فریدونکنار - هیئت محبین الزهرا(س)

روز ۲۸صفر تهران - بعد از میدان آزادی - مسجد موسی ابن جعفر (هیئت رزمندگان اسلام)

۲۸دیماه میلاد حضرت رسول اکرم(ص) هیئت رزمندگان محمود آباد

 

مراسم فاطمیه  از ۱۰/۱/۹۳ تا ۱۴/۱ به مدت ۵شب هیئت روضه الشهدا مهریز یزد

همراهان ائمه علیهم السلام در بهشت!

 

هر آینه یک حدیث در حلال و حرام از شخص راستگویی فرا گیرید از دنیا و طلا و نقره آن بهتر است و این همان سخن خدا است.

امام رضا

امام رضا(علیه السلام) می فرماید: خدا رحمت کند بنده ای را که امر ما را زنده بدارد. راوی پرسید: چگونه امر شما را زنده کند؟ آن حضرت فرمود: علوم ما را فرا گیرد و به مردم بیاموزد، چرا که مردم اگر زیبایی های کلام ما را بدانند از ما پیروی می کنند.(1)

امام حسن عسکری (علیه السلام) به نقل از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) می فرماید: هر کس از پیروان ما به علوم ما دانا باشد و جاهلی را هدایت و ارشاد کند و شریعت ما را به او بیاموزد، در بهشت همراه ما خواهد بود.(2)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: نخستین کلمه ای که به زبان کودکانتان می آورید کلمه "لا اله الا الله" (توحید) باشد.(3)

امام باقر (علیه السلام) می فرماید: امیرمومنان (علیه السلام) به فرزندانش فرمان می داد تا قرآن بخوانند.(4)

رسول خدا (صلی الله علیه و آله) می فرماید: حق دختر بر پدر است که سوره نور را به او بیاموزد.(5)

 

 

ادامه نوشته

کسانی که توسط 70پیامبر لعنت شده‌اند!

 

پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «مرجئه» همان کسانی هستند که مى‌گویند «ایمان، گفتار بى‌کردار است» و از زبان هفتاد پیامبر لعنت شده‌اند.

ایمان

آیت‌الله روح‌الله قرهی مدیرحوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در تازه‌ترین جلسه اخلاق خود به موضوع «کامل کردن ایمان، با حُسن خلق است» پرداخت که مشروح آن در ادامه می‌آید:

 

اکمل ایمان در کیست؟

چه کسانی ایمانشان، ایمان کامل است؛ یعنی دارای آن اکمل ایمان (بالاتر از کامل) هستند که دیگر در حدّ اعلای کمال است؟ وجود مقدّس خاتم الانبیاء، محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «أَکْمَلَ الْمُۆْمِنِینَ إِیمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً»- این روایت خیلی عجیب است- آن مۆمنی ایمانش، کامل‌ترین ایمان است که اخلاقش نیکوتر از همه باشد.

اوّلاً می‌فرمایند: اکمل، «أَکْمَلَ الْمُۆْمِنِینَ إِیمَاناً»، پس معلوم می‌شود مۆمن، درجاتی دارد و درجات مۆمن به همان حسن خلق است. چون می‌فرمایند: اکملشان، «أحسن الخلق» است. یعنی آن کسی که در کمال ایمان است (نه اکمل)، او هم حسن خلق دارد، امّا آن کسی که می‌خواهد اکمل ایمان را داشته باشد، احسن خلق را دارد.

پس اگر کسی مۆمن است، با اخلاق حسنه است. حالا هر چه اخلاق حسنه‌اش، بیشتر شد و رفتار و کردارش، بیشتر خلق و خوی الهی گرفت؛ ایمانش، بیشتر است.

 

*چه کسانی از زبان هفتاد پیامبر لعنت شده‌اند؟!

لذا مۆمن نمی‌تواند مۆمن باشد إلّا به اینکه تمام وجود و کردارش، عمل باشد. آن ‌قدر مهم است که اگر کسی تصوّر و ادّعا کند در ایمان، عمل وجود ندارد، در روایات شریفه او را لعن کردند و به عنوان گروه مرجئه نامیدند. پیغمبر اکرم، خاتم رسل، محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) بیان می‌فرمایند «لُعِنَتِ المُرْجِئةُ على لِسانِ سَبعینَ نَبیّا  الّذینَ یقولونَ: الإیمانُ قَولٌ بلا عملٍ»، مرجئه، همانان که مى‌گویند: ایمان گفتار است بى‌کردار، از زبان هفتاد پیامبر لعنت شده‌اند.

ایمان و اخلاق با هم ارتباط دارند و ما نباید ایمان را از اخلاق جدا بدانیم. اگر کسی تصوّر کند ایمان یک بحث اعتقادی صرف است و باید راجع به ایمان، در مباحث اعتقادی صحبت شود، اشتباه است. چون ما در تقسیم‌بندی مطالب، مباحث عبادات، اعتقادات و اخلاقیّات را مطرح می‌کنیم، امّا اگر کسی تصوّر کند ایمان، یک بحث اعتقادی است، اشتباه است. ایمان، همان عمل است، «الایمانُ بِالعَمَلِ».

اگر کسی متخلّق به اخلاق الهی نشود و نعوذبالله به گناه مبتلا شود، دیگر ایمان ندارد که بخواهیم بگوییم: ایمان، یک بحث اعتقادی است، ولی رفتار و کردار، بحث اخلاقی است.

پروردگار عالم، گاهی به تعبیر امیرالمۆمنین(علیه السلام)، بعضی از گناهان را که عذاب عجیبی دارد، مبهم می‌گذارد که یک موقع بنده، یأس کامل برایش به وجود نیاید. امیرالمۆمنین(علیه السلام) فرمودند: «إنّ رسولَ اللّه ِصلی اللّه علیه وآله کانَ یأمُرُنا أنْ نُبْهِمَ أحادِیثَ الرُّخَصِ» . پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) به ما دستور مى‌داد احادیث مربوط به رخصت‌ها را مبهم گذاریم. خدا، خیلی کریم است و خیلی بندگانش را دوست دارد

*نقش ایمان در اخلاق

پیغمبر اکرم، خاتم رسل، محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «لَا یَزْنِی الزَّانِی حِینَ یَزْنِی وَهُوَ مُۆْمِنٌ»، زناکار، در حالى که مۆمن است، زنا نمى‌کند. یعنی آن کسی که نعوذبالله مبتلا به آن عمل واقعاً خبیثه‌ای است که حتّی اسمش هم عندالاولیاء حالت تهوّع ایجاد می‌کرد، نمی‌تواند مۆمن باشد.

روح طیّب، روح پاک، روح ملکوتی، اصلاً از اسم گناه هم وحشت دارد. اسم گناه هم بدنشان را می‌لرزاند. به قدری از گناه متنفّرند، که حتّی اسم گناه هم آن‌ها را ناراحت می‌کند. چطور می‌شود انسان به این مقام برسد؟ معلوم است، اگر کسی آرام آرام از گناه دور شد، این طور می‌شود.

بعضی از اولیاء خدا روی یک دعایی تأکید داشتند، از جمله آیت‌الله مولوی قندهاری می‌فرمود: آیت‌الله العظمی آسیّد ابوالحسن اصفهانی روی این دعا تأکید داشتند، این را بارها، نه فقط من، بلکه بعضی از ایشان شنیده بودند که این ‌طور نقل می‌فرمودند که آیت‌الله العظمی آسیّد ابوالحسن اصفهانی بر روی این دعا تأکید داشتند که: خدایا! تنفّر از گناه را در وجود ما قرار بده.

اگر کسی از گناه متنفّر شد، معلوم است، دیگر، از اسم گناه هم بدش می‌آید. امّا آن کسی که نعوذبالله از گناه لذّت می‌برد، دیگر دوست دارد که حتّی اسم گناه هم بیاید. چون کسی که از چیزی لذّت می‌برد و خوشش می‌آید، دائم دوست دارد اسمش هم به یاد او بیاید. امّا اگر متنفّر باشد، از اسم آن هم بدش می‌آید.

کما اینکه شما دیدید وقتی انسان از اولیاء خدا خوشش می‌آید و محبّت آن‌ها را در دل دارد، ولو به این که خدای ناکرده خودش هم اهل عمل نباشد، امّا چون دوستشان دارد، دوست دارد راجع به آن‌ها حرف بشنود.

اخلاق

*گناهکار، ایمان ندارد

حضرت در ادامه می‌فرمایند: «وَلَا یَسْرِقُ السَّارِقُ حِینَ یَسْرِقُ وَهُوَ مُۆْمِنٌ» نمی‌شود سارق حین سرقت، مۆمن باشد. معلوم است مۆمن، دزدی نمی‌کند، مۆمن، اختلاس نمی‌کند و ... . دلیل این که مۆمن، این کارها را انجام نمی‌دهد که مطالب دیگری را هم حضرت می‌فرمایند، این است که مۆمن، پروردگار عالم را ناظر می‌بیند و عملش همیشه عمل صالح و عمل متخلّقین به اخلاق الهی است و این خصوصیّت مۆمن است.

حضرت در ادامه می‌فرمایند: «وَلَا یَشْرَبُ الشَّارِبُ حِینَ یَشْرَبُ وَهُوَ مُۆْمِنٌ» شراب‌خوار، در حالت داشتن ایمان، شراب نمى‌نوشد که در روایات، به این نوشیدنی خبیث، عنوان ام‌ّالخبائث داده‌اند و گفته‌اند: زائل کننده عقل و هوش است و همه مطالب را از بین می‌برد. خدا نکند کسی مبتلا شود که بیچاره می‌شود. 

 

*در توبه، همیشه باز است!

بعد می‌فرمایند: «والتَّوبةُ مَعْروضةٌ بَعدُ» و دَرِ توبه همچنان باز است. پروردگار عالم خیلی کریم است. توبه یک چیز عجیبی است. ولی این ‌قدر پروردگار عالم، کریم است و این‌قدر مهربان است که می‌فرماید: با همه این حرف‌ها، در توبه همیشه باز است، «والتَّوبةُ مَعْروضةٌ بَعدُ» بعد از این اعمال خبیث که دلالت بر این است که ایمان ندارد، امّا پروردگار عالم در توبه را باز گذاشته است.

اگر بنا شود پروردگار عالم به عمل ما نگاه کند، شاید فقط یک تعداد معدود و خیلی کم باقی بمانند؛ لذا پروردگار عالم به اعمال ما نگاه نمی‌کند. با این که انسان بارها گناه می‌کند، امّا باز هم انسان را برای خودش می‌داند. اولیاء خدا بیان فرمودند: مال خودش است، در دل می‌اندازد که برگردد، امّا شیطان می‌گوید: نه و مدام اغوا می‌کند. خدا در دل این را می‌اندازد که بد کردی، گناه کردی، زشتی انجام دادی، امّا بیا. لذا انسان، تنفّر لحظه‌ای از گناه دارد و از خودش بدش می‌آید که چرا آن کار را کردم؟! پروردگار عالم برمی‌گرداند و می‌گوید: بیا، برگرد.

پیغمبر اکرم، خاتم رسل، محمّد مصطفی(صلی الله علیه و آله) می‌فرمایند: «لَا یَزْنِی الزَّانِی حِینَ یَزْنِی وَهُوَ مُۆْمِنٌ»، زناکار، در حالى که مۆمن است، زنا نمى‌کند. یعنی آن کسی که نعوذبالله مبتلا به آن عمل واقعاً خبیثه‌ای است که حتّی اسمش هم عندالاولیاء حالت تهوّع ایجاد می‌کرد، نمی‌تواند مۆمن باشد

پروردگار عالم، گاهی به تعبیر امیرالمۆمنین(علیه السلام)، بعضی از گناهان را که عذاب عجیبی دارد، مبهم می‌گذارد که یک موقع بنده، یأس کامل برایش به وجود نیاید. امیرالمۆمنین(علیه السلام) فرمودند: «إنّ رسولَ اللّه ِصلی اللّه علیه وآله کانَ یأمُرُنا أنْ نُبْهِمَ أحادِیثَ الرُّخَصِ» . پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) به ما دستور مى‌داد احادیث مربوط به رخصت‌ها را مبهم گذاریم. خدا، خیلی کریم است و خیلی بندگانش را دوست دارد.

 

 

*گناه و از بین رفتن ایمان!

لذا ایمان این‌قدر مهم است که فقط باید مراقبت کنیم که نکند به واسطه گناه، روح ایمان از انسان فارغ شود. آنچه که ایمان را قوی می‌کند، اعمال الهی و اخلاقی است و آنچه که روح ایمان را از انسان بیرون می‌برد، گناه است.

به قدری مهم است که وجود مقدس حضرت ثامن‌الحجج(علیه السلام)، از پدر گرامشان، باب‌الحوائج، موسی‌بن‌جعفر(علیه السلام) بیان می‌فرمایند: «و قد سُئلَ عنِ الکبائرِ: هلْ تُخرِجُ مِن الإیمانِ ؟ قال: نَعَم، وما دُونَ الکبائرِ»  از حضرت سۆال کردند: آقا جان! آیا گناهان کبیره، روح ایمان را از انسان بیرون می‌برد؟ فرمودند: بله، حتّی گناهان غیر کبیره هم همین‌طور است.

آن‌وقت این روح ایمان که از بین برود، دیگر انسان با خوبی‌ها خداحافظی می‌کند و آن روح تقوا و آن را که بچشد این عالم چه عالمی است، نمی‌فهمد.

مرحوم آقای دولابی فرمودند: یک موقعی من از آیت‌الله انصاری همدانی سۆال کردم: آقا! لذایذ دنیا در چیست؟ فرمودند: لذایذ دنیا، در این است که انسان، مۆمن شود و در این ایمان، وقتی اعمال خوب را انجام می‌دهد، اگر یک موقع به علّتی مثل مریضی، توفیق آن عمل را نداشته باشد، تازه می‌فهمد خوبی حقیقی، این بوده؛ نه اینکه خانه وسیع، همسر خوب و ... دارم. البته این‌ها هم خیلی خوب است و در روایت به عنوان حسن انسان محسوب شده، امّا وقتی انسان آن اعمال خوب خود را از دست بدهد، تازه به حقیقت می‌فهمد که بهترین مطلب، همان بوده است.

«صدق الله العلی العظیم» مشکلی دارد؟

 

بین اهل تسنن و شیعیان گاها اختلافاتی وجود دارد که عمده آنها برمی‌گردد به منابعی که ایشان استفاده می‌کنند. در فقه، عقائد، اصول و ... اختلافاتی که مشاهده می‌شود برگشت به منابعی می‎کنند که مورد اعتماد ایشان است.

صدق الله العلی العظیم

یکی از اختلافاتی که شیعیان و اهل تسنن دارند، نحوه پایان دادن به قرائت قرآن است. در همین ابتدا بایستی یادآور شویم که خیلی از اختلافات موجود، آن چنان مهم نیستند که کسی بخواهد با بزرگ‌نمایی آن‌ها بخواهد بگوید بین شیعه و سنی اختلاف عظیم است. این که قرائت قرآن را با "صدق الله العلی العظیم" پایان دهیم یا با "صدق الله العظیم"؛ امر زیاد مهمی نیست.

اما اینکه این اختلاف از کجا آب می خورد باید عرض کنیم:

اصراری که شیعیان بر خواندن "صدق الله العلی العظیم" دارند با توجه به روایاتی است که در منابع‎شان موجود است. نمونه ای از آنها این است:

دلیل اول: «ابن سلام از پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) سوالات متعددی كرد كه یكی از آنها این بود: ای محمد(صلی الله علیه و آله و سلّم) به من خبر ده شروع و ختم قرآن با چیست؟

پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: شروع آن با «بسم الله الرحمن الرحیم» و پایان آن با «صدق الله العلی العظیم» است» .[1]

دلیل دوم: در اعمال ام داود است كه امام صادق(علیه السلام) فرمود: «بعد از خواندن قرآن در حالی‎كه رو به قبله هستی «صدق الله العلی العظیم» بگو».[2]

این دو حدیث است که شیعه  بر طیق آنها عمل می‎کند.

علامه مجلسی در شرح این عبارت گفته است: معنای کلام این نیست که: "صدق الله العلی العظیم" جزء قرآن است بلکه منظور این است که سزاوار می باشد تلاوت قرآن با این عبارت ختم شود.( علامه مجلسی ، بحارالانوار ، هشتم ، بیروت ، الوفا ، دفتر انتشارات اسلامی ، 1374 ش ، ج 57 ، ص 243)

بالاخره هر کلامی آداب خاص خود را دارد وقتی ما کلام خداوند متعال را با استعاذه آغاز می کنیم و در آغاز «بسم الله الرحمن الرحیم » می گوییم شایسته است با اتمام تلاوت نیز با ذکری از خداوند متعال به آن پایان دهیم .

مگر نه این است که در اذان شیعیان امام علی علیه السلام را «ولی» و «حجت» خداوند می دانند و هر روز این حقیقت را اذعان می کنند، چگونه است که در جایی ایشان را ولی خدا بدانند و در جایی دیگر هم مرتبه با خداوند جل جلاله

«علی» از اسماء خداوند است و خداوند خود را با این نام یا صفت در قرآن مجید خوانده است. چنانکه در سوره بقره، آیه 257 آمده است «و هو العلی العظیم».

اما اهل تسنن دلیلی که برای گفتن "صدق الله العظیم" ارائه می‎کنند ظاهرا این است که (چون شیعیان علی را هم‎طراز خدا قرار می‎دهند و آن‎را در کنار نام خدا در "صدق الله العلی العظیم" می آورند، ما "العلی" را حذف می‎کنیم).

برای قضاوت در مورد دلیل اهل سنت، بد نیست به قرآن هم مراجعه‎ای داشته باشیم. وصف خدای متعال در قرآن در مورد اوصاف خدا، "هو العلی العظیم" آمده است[3] که باید اهل تسنن بدان جواب مناسبی داشته باشند. آیا خدا هم خواسته نام علی(علیه السلام) را هم‎طراز خود قرار دهد؟ یا وصف "العلی" به معنی بلند مرتبه، یکی از اوصاف خداست؟

می‎بینیم که شیعه با استناد به روایاتی که در منابعش آمده است، صدق الله را همراه وصف "العلی" می آورد. اما متأسفانه اهل تسنن که ادعای عمل به سنت رسول الله را می‎کنند، به دلایلی واهی و غیر حقیقی، "صدق الله العظیم" می‎گویند. 

«وَمَا یَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلاَّ ظَنًّا إَنَّ الظَّنَّ لاَ یُغْنِی مِنَ الْحَقِّ شَیْئًا إِنَّ اللّهَ عَلَیمٌ بِمَا یَفْعَلُونَ» (یونس، 36)

؛و بیشترشان جز از گمان پیروى نمى‏كنند [ولى] گمان به هیچ وجه [آدمى را] از حقیقت بى‏نیاز نمى‏گرداند آرى خدا به آنچه مى‏كنند داناست.

اما اهل تسنن دلیلی که برای گفتن "صدق الله العظیم" ارائه می‎کنند ظاهرا این است که (چون شیعیان علی را هم‎طراز خدا قرار می‎دهند و آن‎را در کنار نام خدا در "صدق الله العلی العظیم" می آورند، ما "العلی" را حذف می‎کنیم)

این سوء ظن به شیعیان هرگز سودی به حال آنان نخواهد داشت ، تهمت شرک زدن به شیعیان

عاقبت خوشی نخواهد داشت، شیعه هرگز امام علی علیه السلام را هم مرتبه خداوند متعال قرار نداده است ، اگر کمی منصف باشند یک سند بیاورند در جایی از مستندات شیعه کوچکترین اشاره ای به این شده باشد که شیعیان چنین اعتقادی داشته باشند.

مگر نه این است که در اذان شیعیان امام علی علیه السلام را «ولی» و «حجت» خداوند می دانند و هر روز این حقیقت را اذعان می کنند، چگونه است که در جایی ایشان را ولی خدا بدانند و در جایی دیگر هم مرتبه با خداوند جل جلاله .

بار دیگر هم متذکر می شویم آوردن نام بلند مرتبه خداوند با همان وصفی که در قرآن مجید برای ذات متعالش به کار برده است ، نه تنها شرک نبوده که ذکر بلند مرتبگی خداوند متعال است.

 

پی نوشت‎ها:

[1] علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 57، ص 243، باب 37، ص 241، چاپ بیروت.

[2] همان، ج 95، ص 400، باب 26.

[3] بقره/255 و شوری/4.

نکات اخلاقی از زبان شیخ رجبعلی خیاط

نکات اخلاقی از زبان شیخ رجبعلی خیاط


15 نکته اخلاقی که از نظر شیخ رجبعلی خیاط مهم است.


شیخ رجبعلی

1. زنده باش و زندگی کن و بدان که حیات در حرکت و ممات در سکون است.

2. می‌داند شما و دنیای شما از مجموع ذراتی خلق شده‌اند و خالق برای هر ذره جهان به این عظمت وظیفه خاصی قرار داده تا این نظم و شکوه را بیان کند و انسان از آن و گاهی در اثر غرور جزیی از آن است.

3. هستی به سرعت غیر قابل باوری در حرکت است و همین حرکت در اندام شما وجود دارد و کل عالم با این شتاب به سوی خدا روانند، در نتیجه چنان بیاندیشید و حرکت کنید که از میدان وسیع این مغناطیس خارج نشوید که خالق را بشناسید و به عظمت خود پی ببرید و این خلقت حیرت انگیز نامش انسان است، را از دست ندهید.

4. انسان الهی در وجود خویش خوی حیوانی را در بند می‌کند تا نیروی وجودی او پاک و سالم به کمال برسد، از نظر جهان‌بینی شیخ خشم و غضب و تندی و سرکشی انسان‌ها را غافلگیر می‌کند، از تغییر این راه که ره سنان بیشماری در آن خفته‌اند، آن است که نیکی و محبت را در وجود خود بیدار نگهدارید که اساس خوشبختی در همین عمل و اجرای آن است.

5. نیکی و احسان سخت‌ترین دشمن را دوست و دوستان را به سوی خداوند رهبری می‌کند.

6.ندای غیبی در درون دل مشتاق؛ مسیر الهی می‌افکند و به آرامش ابدی می‌رساند، لذا لطف و احسان به دیگر بندگان خدا در درجه اول به خود عامل باز می‌گردد که انسان بنده احسان است.

7. از خداوند جز کرامت و احسان و خیر و رحمت و محبت و بنده‌پروری و امور سازنده عملی صادر نمی‌شود.

8.خداوند خدای خیر و رحمت است، آن که شر می‌سازد، شیطان است.

9. انسان به توفیق خالق و خیر خداوند معنی زنده بودن و رحمانیت و ترحم و هر نوعی از دشمنی را درک و با آن مقابله می‌کند.

می‌داند شما و دنیای شما از مجموع ذراتی خلق شده‌اند و خالق برای هر ذره جهان به این عظمت وظیفه خاصی قرار داده تا این نظم و شکوه را بیان کند و انسان از آن و گاهی در اثر غرور جزیی از آن است

10. راهیان راه الهی با عشق و محبتی که در اعماق وجود دارد، می‌دانند که هر چه غیر خدا بخواهند موجب شکست و ناکامی آنان می‌شود.

11. شما خیال نکنید خالق کائنات را باید بیرون از دلتان پیدا کنید، بلکه او در وجود شما جلوه و مکان دارد، لذا خدا را در اعماق وجود خویش بیابید، از یکی از سالکان اهل عرفان و سیر و سلوک را پرسیدند: «خدا را در کجا بیابیم؟»، آن عارف بدو پاسخ داد: «در کجا گشتی که او را نیافتی؟!»

12.شیخ می‌گفت: «بر می‌خیزید و خود را برای نماز آماده می‌کنید، حمد و سوره را درست می‌خوانید، بدون اینکه متوجه مفاهیم و معانی کلمات شوید، پس معلوم است این نماز، نماز وظیفه‌ای است و فقط کلمات را ادا می‌کنید».

13. فراموش نکنید که به قول سعدی هر نفسی که فرو می‌رود، ممد حیات است و چون باز می‌گردد مفرح ذات! در واقع سعدی مفهوم رحمت خداوند و راه رسم شکرگزاری را برای ما گفته است، ولی ما خوانده و نخوانده به راحتی از این جمله معرفتی و سلوکی گذشته‌ایم و کسی آن را برای‌مان معنی و تفسیر نکرده است.

14. به نظر می‌رسد از این پس غیر از شما شاگردان شخص دیگری با این مباحث معرفت شناسی و خداجویی به این نحو آشنا نشود، شما از رحمت و لطفی که در حقتان شده از جان و دل شاکر باشید، سعادت را به این آسانی به کسی نمی‌دهند، ایمان، خلوص، عاشقی و دنیای محبت لازم است تا خود را سالک این راه ببینید و ارزش خود را بدانید، بنگرید که مبدا خلقت چه عظمت‌هایی در وجود شما نهاده و شما از آن بی‌خبرید.

15. ایشان مطالبشان را یک بار می‌گفتند، آنها که اهل دل بودند، به خوبی درک می‌کردند و در پایان گفتند: برای شما نگفته و ندیده‌ای باقی نگذاشتم، ان شاء‌الله خدا یاری و راهنماییتان کند، مطمئن باشید هر چه از واجب‌الوجود طلب کنید، به شما با شرایط فوق خواهد رسید.