روضه ورود به کربلا

حضرت چون این حالت را دید از نام آن زمین پرسید؛

كسى گفت: یا بن رسول اللّه! غاضریّه.

فرمود: نام دیگری هم دارد؟ كسى گفت: نینوا.

فرمود: دیگر؟ كسى گفت: شاطئ الفرات.


فرمود: دیگر؟ كسى گفت: كربلا.

ادامه نوشته

اشعار دوم محرم (ورود به کربلا ) 3

پر از شور و نوایی نینوایی

پر از کرب و بلایی کربلایی

چکیده بر تو روزی اشک حیدر

ولی تو تشنه ی خون خدایی

***

مبادا خواهری گریان بماند

مبادا مادری نالان بماند

فراتی داری از آب گوارا

مبادا کودکی عطشان بماند



 

ادامه نوشته

اشعارورود کاروان اباعبدالله به کربلا (دوم محرم)

آسمان در نظرم تیره و تار است حسین

هر طرف می نگرم بوته خار است حسین

تا رسیدیم اخا تشنگیم افزون شد

این عطش حاصل نفرین بهار است حسین

آن سیاهی که نمایان شده نخلستان نیست

پس چرا دشت پر از نیزه سوار است حسین

خنده حرمله در دشت طنین افکنده

به گمانم که پی صید شکار است حسین

کوفیان شهره غارت گری و تاراجند

حتم دارم که دگر آخر کار است حسین


ادامه نوشته