اشعار مدحی حضرت علی (ع)2
باز قلم در عطش کوثر است
تشنه ی توصیف یل خیبر است
آنکه چکیدست ز دریای عشق
نام گرفته ست ز اعلای عشق
ماه ز دیدار رخش بر نتافت
کعبه از آن حجم نگاهش شکافت
عرش بلندای همان عین اوست
بسته جهان بر نخ نعلین اوست
جلوه ی غریدن او صاعقه
می چکد از هر نگهش بارقه
می وزد ار هر نفسش بوی عشق
بسته به مویش شده گیسوی عشق
کیست علی، آینه ی لطف و مهر
شه غزل خلقت و شه بیت شعر
کیست علی، وارث خیرالبشر
از همه آیات خدا آیه تر
عین علی مصدر آثار عقل
هر سخنش مصحف انوار عقل
لام علی زمزمه ی لافتی
مخلص لاسیف، و لا فارسً
یای علی معنی یا فاطمه ست
ذکر لب شیر خدا فاطمه ست
وقت دعا ارض و سما مست اوست
نه فلک انگار که در دست اوست
علت تاریکی شب دان که چیست
سجده ی شمس رخ مولا علیست
آنکه نگین بخش گدا و شه است
منصب او نقطه ی بسم الله است
شاعر: عليرضا قنادي
===========================================
طلای گنبد شهر نجف غزل ساز است
و حس خوب من انگار حس پرواز است
دلم هوایی ایوان عرش حق شده باز
چرا که راه از آنجا به آسمان باز است
ز باب ساعتشان می روم به سمت حرم
عجیب منظره اش ناب و چشم انداز است
کبوترانه مرا سمت این حرم ببرید
کبوتران حرم بالهایشان ناز است
نمانده فرصتی انگار تا که جان بدهم
گمان کنم که همین لحظه وقت ابراز است
در آن ضریح مشبک برای حاجاتم
همیشه حضرت جبریل کار پرداز است
و بی دلیل نیست که مومن شدم خدایم را
که خلقت حرمش در مقام اعجاز است
چه دیدنیست قیامت زمان آمدنش
صدای نفخه ی سور نیز مثل آواز است
با ذکر یاد و نام علی مست میشوم
هر لحظه با کلام علی مست میشوم
دانه ز دست هر کس و ناکس نمیخورم
چون که به روی بام علی مست میشوم
وقتی که نام ساقی کوثر می آورم
آنجا به احترام علی مست میشوم
جمع اند دور نور علی عاشقان و من
همواره با غلام علی مست میشوم
رو میکنم به سمت نجف نیمه های شب
از دور با سلام علی مست میشوم
بعد از نماز موقع تسبیح گفتنم
هوهو کنان ز جام علی مست میشوم
ذکرم شده علی مددی والی الولی
یامظهر العجایب و یا مرتضی علی
عطرش ز کعبه آمد و عالم بهار شد
دنیا برای دیدن او بیقرار شد
از سینه چاک بودن کعبه مشخص است
آئینه صفات خداوندگار شد
وقتی ز کعبه شمس جمالش طلوع کرد
خورشید از ریاست خود برکنار شد
هر شب در آسمان رخ ماه اعتبار داشت
تابید روی حیدر و بی اعتبار شد
در عرش با خدای خودش رفت و دست داد
وقتی به روی دوش پیمبر سوار شد
کعبه ندیده بود کسی را به این مقام
از برکت علی ست ولایت مدار شد
نیرو گرفت بازوی پیغمبر خدا
از قدرت حمایت و نیروی مرتضی
دنیا اگر نداشت علی را بقا نداشت
بی مرتضی و فاطمه دنیا صفا نداشت
کار تمام خلق به پایان رسیده بود
دنیا اگر ولایت شیر خدا نداشت
این طور شسته رفته به ماها نمیرسید
اسلام اگر حمایتی از مرتضی نداشت
دنیا اگر که عاشق روی علی شده
چون که از اولش چو علی مقتدا نداشت
پیراهنش اگرچه چنین وصله دار بود
مولا به جز خدا به کسی اعتنا نداشت
آمد خدای را به زمین ها بیاورد
کفوی برای حضرت زهرا بیاورد
وقتی که جنگ را به عدو مثل نار کرد
سیل هجوم لشکریان را مهار کرد
وقتی شبیه شیر به خیبر هجوم برد
به به ببین که هیبت مولا چه کار کرد
در جنگ خندق این اسدالله را ببین
غرش نکرده لشکر دشمن فرار کرد
تا بر کمان ابروی خود تیر را نهاد
پلکی به هم گذاشت یلان را شکار کرد
با نعره ها و عربده ی تیغ ذوالفقار
دنیا به ناز شست علی افتخار کرد
آندم که نام فاطمه روی لبش نشست
با ذوالفقار خود همه را تار و مار کرد
بیخود که نیست او اسدالله حیدر است
دنیا حقیر حضرت ساقی کوثر است
دل را اگر که مست می تاک میکند
بار گناه قلب مرا پاک میکند
اعجاز میکند بخدا حضرت علی
این خاک را به یک نظر افلاک میکند
زهرا که هست تیغ علی خوب میبُرد
او با دعای فاطمه کولاک میکند
او صاحب صفات خداوند اکبر است
در گود معرفت همه را خاک میکند
هرگز عجیب نیست اگر بیت کعبه هم
سینه برای آمدنش چاک میکند
او از ضریح خویش به من شور میدهد
وقتی که تشنه میشوم انگور میدهد
خاک پای غلامان حیدرند
محشر که میرسد همه پیش پیمبرند
آنانکه رزق خویش را از این سفره می برند
یعنی که با ابوذر و سلمان برادرند
آری تمام ما به علی ختم میشویم
چون شیعیان واقعی از نسل قنبرند
آنانکه از پیاله او آب میخورند
شیعه اگر شدند همه مدیون مادرند
این بگو به هرکه گدای علی نشد
عالم به زیر پرچم ساقی کوثرند
هرکس علی علی نکند خار میشود
در پنجه های نفس گرفتار میشود
این دست ما و دامن احسان تو علی
هر شب نشسته ایم سر خوان تو علی
قوم عجم که نسل به نسل عاشق توأند
باید دعا کنند به سلمان تو علی
آقا به جان حضرت زهرا مرا بخر
تا که روم به زمره خوبان تو علی
ماه رجب شده نظری کن امام عشق
بی برکت است سفزه به جز نان تو علی
مستم هنوز مثل تمام ملائک از
عطر نماز صبح در ایوان تو علی
آقا چه میشود که مسلمانمان کنی
ما را نجف دوباره تو مهمانمان کنی
شاعر: مهدي نظري
================================================
در ازل پرتوی نوری ز خدا حاصل شد
صورت خاک به اندیشه حق حاصل شد
رقص گردون قلم جلوه حق را ساز کرد
گشته در آب و گلی نقش نگار حاصل شد
بر دمید از دم خود روح خدایی بر جسم
زین دمش نقطه پرگار جهان حاصل شد
با نم تربت او عطر بهشتی ساز شد
و ازدم آه لبش آتش قهر حاصل شد
گرد او کون مکان گشته به معنای وجود
سرِِِ خلقت شد و ایجاد جهان حاصل شد
وادی عشق ز راه تو هویدا گشته
ورنه جزظلمت دل غیرتوهیچ حاصل شد
سینه را سوز تومیسوزد وسرتاسرمن
بوترابا ز پس عشق تو این حاصل شد
================================
کنارِ گنبدِ خاکی، سلام میدَهَمت
منم گدای قدیمی، کبوترِ حرمت
همان مسافرِ دل خسته یِ سبک توشه
همان که بسته دلش را به بخشش و کرَمَت
همیشه جامعه خواندم، ولی نفهمیدم!
که گفته ای به ولایت، به اوج میبرَمَت
چه بی لیاقتم و ظرفِ روحِ من خالی
نشد تباه و شکسته، دلم برای غمت
قسم به روح هدایت، به شأن جامعه ات
غلامِ حلقه به گوشِ همیشه میشَوَمَت
به نامِ هادیِ تو، شیعه میتپد قلبش
تمام هستیِ شیعه، فدایِ هر قَدَمت
شاعر:مستعان
=================================================
وقت آن است به خاک قدمی بوسه زنم
به کف پای شه محترمی بوسه زنم
وقت آن است که ما گیر دو چشمی افتیم
باید امروز به محراب کمی بوسه زنم
قبل از آنی که بیاید دل ما سفره کند
می روم بر لب تیغ دو دمی بوسه زنم
وقت آن است که سر ریز شود نعمت باز
سفری جور شود بر حرمی بوسه زنم
هر که دارد سر دیدار نجف بسم الله
دل اگر هست گرفتار نجف بسم الله
به دل تنگم هوای نجفش افتاده
بر سرم شور صفای نجفش افتاده
جان امثال من و ما که چه ارزش دارد ؟
انبیایند به پای نجفش افتاده
متحیر شده از هیبت او هر چشمی
که به ایوان طلای نجفش افتاده
علت قرب من این است که بر سینه ی من
عکسی از دور نمای نجفش افتاده
رتبه ای با ملک وحی برابر دارم
سمت نوکری قنبر حیدر دارم
هست تا لطف علی فیض عظیمی هم هست
به گنهکاری ما چشم رحیمی هم هست
گردش چشم علی گرم هواداری ماست
به دل شیعه مگر ترسی و بیمی هم هست
این عجب نیست ببینیم به حبش ، محشر
برگ بخشش کف شیطان رجیمی هم هست
میل دارم که صدایش بزنم : " بابا جان "
کرمش شامل هر غیر یتیمی هم هست
تا علی هست به دنیا چه نیاز است مرا
مهر من را بده هنگام نماز است مرا
عالمی طفل بود پیر خرابات علی است
اشتباهی مرو دل ، قبله ی حاجات علی است
نیمه شب فاطمه سجاده نشین در محراب
دید ، افتاده به رخ گرم مناجات علی است
حج علی ، کعبه علی ، ذکر علی ... با این حال
خط به خط اصل تمامی عبادات علی است
نور علی ، طور علی ، راه علی ... باید گفت
اول و آخر هر طی مقامات علی است
شمس علی ، ماه علی ، دلبر دلخواه علی
به گدایی شرفم داده فقط شاه علی
تا طبیبی تو که بیمار نداریم علی
با کسی جز تو دگر کار نداریم علی
تو ز خود حرف بزن ، مدح بخوان ، شرح بده
ما هنرمندی گفتار نداریم علی
چقدر ابروی تو کشته و زخمی داده...
ما دقیق از همه آمار نداریم علی
با شرابی که خوراندی تو به ما ای ساقی
لحظه ای هم سر هشیار نداریم علی
آن شراب شب تو بود مرا روشن کرد
بوسه ای از لب تو بود مرا روشن کرد
رضارسول زاده
==========================
يا علي با نام تو دل عشق بازي ميكند
شيعه با حبّ تو مولا سرفرازي ميكند
گر كه با " ناد علي " بعد از خدا جويي مدد
گفتن ذكر علي صد چاره سازي ميكند
مدعي گر بي "علي" گيرد وضو جاهل بود
چون كه بي حبّ علي او آب بازي ميكند
نام حيدر تا ابد بر كلّ شيعه زينت است
چونكه نام اعظمش خود شيعه سازي ميكند
ما تهي دستيم و در كويش گدايي ميكنيم
شيعيان را خوش علي مهمان نوازي ميكند
شاعر: محسن زعفرانيه
===========================================
بین هوهوی ملک صحن تو دیدن دارد
شربتی آب در این کعبه چشیدن دارد
با اذان حرمت اشک چکیدن دارد
هم علی هم ولی الله اش شنیدن دارد
ای خدا حب علی اهل تمنا را بس
از دو دنیای تو ایوان نجف ما را بس
...
خوش به حالم نجفم "مست امین اللهم"
سر به دیوار حرم ملتمس درگاهم
یاعلی گوشه نگاهی به نگاهم، آهم
چقدر اشک بریزم که تو را می خواهم
چه خوش است بین رواق تو ز پا افتادن
صد و ده بار در ایوان نجف جان دادن
...
من مسکین چه یتیمانه اسیرت شده ام
مومن خانه ی گل، فرش حصیرت شده ام
یاد "انگشتر و آن مرد" ... فقیرت شده ام
و ز اهالی خیابان غدیرت شده ام
شب و ایوان علی، رقص جنون، نادعلی
هر طرف حرف علی ذکر علی یاد علی
...
شیعه و صبح نخستین و تولای علی
شیعه و وقت مدد نام دلارآی علی
شیعه و عاقبت عمر و تماشای علی
شیعه و لحظه به لحظه "پدری های علی"
از عدالت چه بگوییم به جز عین تو شاه
با زیادی رفو بر روی نعلین تو شاه
شاعر: مهدی عبدالکریمی
===============================================
هر که مست است مست روی علی ست
هر چه مستی ست از سبـوی علی است
تاک را کاشت با دو دست خـودش
باده یک قطره از وضوی علی ست
ای که پرسیدی آمدم ز کجا؟
بر تنت گرد و خاک کوی علی ست
هر کسی اصل خـویش را جوید
به یقین گرم جستجوی علی ست
از علی آمده ست هر چه که هست
بازگشت همه به سوی علی ست
آنچه تنزیل بـر محمّد شد
با خدا شرح گفتگوی علی ست
معنـی اینمــا تـولوا... چیست؟
هر طرف رو کنید روی علی ست
او خدا نیست نه! خدا او نیست
که خدا هم در آرزوی علی ست
هو علی هو علی علی هو هو
دو جهان غرق های و هوی علی ست
***جلیل صفربیگی***
==========================================
هر چند زخم کاری روی سرم شدی
اما علاج این دل زخمی ترم شدی
ای تیغ... حاجتم که روا شد... ولی بدان
تیری به قلب غم زده? دخترم شدی
یک تن در این دیار وفای تو را نداشت
در دست دشمن آمدی و یاورم شدی
اما نه... ضربه ای که زدی رنگ کوچه داشت
آیا تو در مدینه وبال پرم شدی؟
یادت که هست... حائل در بود و با قلاف
شلاق برگ های گل پرپرم شدی
یاری قنفذ آمدی و بین کوچه ها
زخم کبود بازوی نیلوفرم شدی
***
می بینم آن زمان که به دستان حرمله
تیری سه شعبه در گلوی اصغرم شدی
می بینم آن زمان که تو در هیبت عمود
روزی خراب بر سر آب آورم شدی
***محمد علی بیابانی
بسم الله النور: با عرض سلام خدمت دوستان خالصانه از همه دوستان و علاقمندان خواهشمندیم که مطالب و راهنماییها ونظرات خودراباما در میان بگذارید.