اشعار میلاد حضرت زهرا
ای نگهت مایه سرمتیام خنده بزن ای گل احساس من خنده بزن تا که بخندد خدا ای تو جگرگوشه ختم رسل خنده بزن، گل متبسم شود ای صنم پردهنشین خدا چشم بگردان که بگردد فدک در نمک خوان خدا فاطمه (س) مادر گلهای بهشتی تویی فلسفه عشق تو را از برم بهشت رسول خاتمی ، زهرا حقیقت اسم اعظمی ، زهرا قسم به مقام عصمتت ، بانو مادر تموم عـالمی ، زهـرا پر می زنه دلم برا زیارتت ، به هوای شمیم یاس تربتت همه دلامونو نذر تو می کنیم ، برای هدیة شب ولادتت مادر مادر مادر ، ملیـکة اهـل جـنتی مادر مادر مادر ، فرشتة مهر و رحمتی مادر مادر مادر ، شفـیعة کل خلـقتی -------------- زهرا ریحانه النبی -------------- عشق و امید پیمبری ، زهرا تو سورة قدر و کوثری ، زهرا تجـلی نـور کـبریائـی تـو تو یاس سپید حیدری ، زهرا تو روح عصمتی تو بی نهایتی ، نسیم عشق و رحمت و شفاعتی به شـب تار دنیـای دلای ما ، خورشـید نور و سـورة سعادتی مادر مادر مادر ، حضرت خیرالنسا تویی مادر مادر مادر ، کرامـت هل أتی تـویی مادر مادر مادر ، هستی خون خدا تویی -------------- زهرا ریحانه النبی -------------- بهشت امید مرتضی ، زهرا سـتارة صبـح انما ، زهـرا رشته های چادر توئه ، بانو حبل المتین ما شیعه ها ، زهرا عالـم پـر از تجلـیات کوثره ، لبریزه نـور یـک نـگاه مـادره مادری که براش قشنگ تر از همه ، بردن اسم دلربای حیدره مادر مادر مادر ، قبلة حاجات عالمی مادر مادر مادر ، صبح مناجات عالمی مادر مادر مادر ، رمز فتوحات عالمی -------------- زهرا ریحانه النبی -------------- شده دل من به رنگ غم ، زهرا اسیره میـون چنگ غـم ، زهرا دل پریشون و عاشـقم ، هرشب می کوبه به سینه سنگ غم ، زهرا مهر تو دم به دم تو سینه می جوشه ، از اشک عاشقی داره دلم توشه پر می زنه دلم به هـوای حرم ، به شـوق دیـدن ضـریح شش گوشه مادر مادر مادر ، طواف گنبد طلا می خوام مادر مادر مادر ، زیـارت نیـنوا مـی خوام مادر مادر مادر ، برات کرب و بلا می خوام
رباعی و دوبیتی آن شب که به معراج تو رفتی از هوش آن سیب بهشتی که به جان کردی نوش با اذن خداوند کریم و رحمان امروز شده بهشتِ تو در آغوش رخسارچون لحظهی مولود تو گردید، رسول گویی که بود ذکر و ثنایی به لبش رخسار تو را نبی ببوسید و گریست آن روز ندانست کسی از سببش اشعار عروضی معراج تو شهر مکّه خونهای محفل حق پرستی بود خدیجه همراه رسول مرکز کل هستی بود وقتی به معراجِ صفا میرفت وجود مصطفی رسید به جاییکه دیگه اونجا میشد جای خدا کسی نتونست که بره همره ختم الانبیاء ندا رسید محمّدم رسول من بیا بیا ذکر ملائک همگی صل علی محمده یه سیب سرخ عاشقی تو دست پاکِ احمده وقتی که سیب دو نیمه شد، عرش و سماء مجنونی شد میون گلبرگ گلی، سیب اومد و مهمونی شد بدون که اون نور فاطمهست فاطمه نور رحمته هر کی که با زهرا باشه همیشه جاش تو جنّته دوست علی و فاطمه، با دشمنا یار نمیشن خوب میدونیم عاشقای زهرا گنهکار نمیشن افتخارهست این برایم افتخار هستم گدای فاطمه پر میزند مرغِ دلم پر در هوای فاطمه گر جان دهم در راه او صد پاره پیکر هم شوم باشد سعادت ای خدا باشم فدای فاطمه شد توتیای چشمِ من روشن نمای قلب من خاک بقیع خسته و غربت سرای فاطمه جز او ندارم در سرم هرگز خیالِ دیگری خود را به مسلخ میبرم تنها برای فاطمه هر جا که ذکر نام او بر لب تجلّی میکند در سینه غوغا میکند مهر و لوای فاطمه گر او طلب کردی ز من هستی و دنیای مرا عمر و تمام زندگی ریزم به پای فاطمه از کودکی تا مردنم هر لحظه نامش میبرم دارم به قلب عاشقم شور و نوای فاطمه عقده مرغِ عشقِ تو داره تو قلب من پر میزنه کفتری محبتت این در و اون در میزنه شبِ میلاد تو من یه بغضی تو نگام دارم کاشکی مهدیات بیاد هزار هزار کلام دارم وقتی که نغمهی اسمت رو لبم سر میزنه ضربانِ قلب من اون لحظه تندتر میزنه هر کجا که میرسم این و میگم بیواهمه دشمن دشمناتم همیشه من یا فاطمه به شفاعت تو دل بسته دلِ شکستهام نظری کن بیبی جان ببین کجا نشستهام یه جوازِ مدینه وجودم و شفا میده من شنیدم که بقیع ویزای کربلا میده بذار تا امشبه رو زندگیم و فدات کنم واسه یک بارم شده مادر تو رو صدات کنم
پرنده وقتی میگم یا زهرا دلم پرنده میشه تو سبقت از ملائک بازم برنده میشه زهرا خودش خورشید مشرقینه زهرا گلِ نبی و نورِ عینه زهرا خودش بهارِ عالمینه بذار بگم که مادرِ حسینه صلی الله علیک ـ یا فاطمة الزهرا(4) تمام آسمونها ذرهای از نگاشند تمام کهکشونها فرش به زیر پاشند خانم خیلی رئوفه، مهربونه درد همه گرفتارا میدونه هر کی میخواد که درد اون دوا شه حرز شریف فاطمه باهاشه صلی الله علیک ـ یا فاطمة الزهرا(4) قسم به عشق پاکش که نام اون علیه زهرا فقط تو عالم مظلومه اولیّه خانم زهرا قسم بر عشقِ حیدرقسم ب ر نسل پاک و نیکِ کوثرمددکن تا بقیعت رو ببینممثِ مهدی روی خاکا بشینم صلی الله علیک ـ یا فاطمة الزهرا(4)
مبارک بر دو عالم مژده بادا بهرِ قرآن کوثر آمد بر پیمبر از خداوند بهرِ یاری دختر آمد بر نبی بادا مبارک مادرِ پیغمبر آمد گشته روشن چشم حیدرچون که او را یاور آمد حضرت زهرا خوش آمد (3) بارِ دیگر رحمتِ حق سوی عالم جلوه گر شد در قلوب فاطمیون عشق زهرا شعله ور شد چون پیمبر فخر عالم نخلِ عمرش پر ثمر شد آسمانِ نه فلک هم غرق نورِ این گوهر شد حضرت زهرا خوش آمد (3) آسمانِ شهرِ مکه شامِ تیرگی سر آمد حامیِ دین، عشقِ حیدر، به ولایت یاور آمد صبح صادق رخ عیان کردشمس پاکیها بر آمد شده خندان قلبِ احمدچون نبی را مادر آمدحضرت زهرا خوش آمد (3)
چشمِ گل بارونیه کارِ دل حیرونیه گمونم پیش خداتو سماء مهمونیه حضرت زهرا مدد ـ حضرت زهرا مدد(4) اومدند فرشتهها همره بهشتهها شده بزمِ شعفِه مه حق سرشتهها اومد اونکه گوهره اون که مام پدره از تموم مادرا به خدا زهرا سره حضرت زهرا مدد ـ حضرت زهرا مدد(4) اومده نورِ شفق روحِ کلِ ما خلق انبیاء و اولیاءمحو این خلقت حق گل طاها اومده هستِ بابا اومده از گلستان خدایاسِ مولا اومده حضرت زهرا مدد ـ حضرت زهرا مدد(4)
احساس دامان خدیجه پر شد از بوی گلِ یاسِ عشق چون سینهی پیغمبر شدنجواگر احساسِ عشق خانه گرفته چه آب و رنگی ـ کی دیده نوری به این قشنگی این سرورِ کلِ زنهاستامّ الحسنین و زهراست یا سیدتی یا زهرا (2) اومد گلِ یاسِ حیدر تا دل بگیرد از یارش حیدر شده محو نورِرخسارِ تنها نگارش خدا چه میلادِ پر سروری ـ نوری به سینه گرفته نوری دلم شده در مناجات از مقدمِ مامِ سادات یا سیدتی یا زهرا (2) آمده ماه عالمین بهرِ نبی نورِ دو عین فاطمیون، حسینیون آمده مادرِ حسین فاطمه جان فاطمه جان ـ فاطمه جان فاطمه جان(2) دستِ همه به سوی تو جانِ همه سبوی تونشسته گنج خانهاش نبی به گفتگوی تو فاطمه جان فاطمه جان ـ فاطمه جان فاطمه جان(2) ای سبب کون و مکان فاطمه ای نورِ جهان ای از ازل تا به ابد تاجِ سرِ کلِ زنان فاطمه جان فاطمه جان ـ فاطمه جان فاطمه جان(2) دلم همیشه در دعا این رو میگه بیواهمه کی میشه ای خدا برم یه بار بقیعِ فاطمه فاطمه جان فاطمه جان ـ فاطمه جان فاطمه جان(2)
سیدتی نور حق برآمد عمرِ شب سر آمد که بر محّمد امشب یکّه دختر آمد (2) بر لبم این زمزمه شد ـ فاطمه فاطمه درد و غمم خاتمه شد ـ فاطمه فاطمه سیدتی سیدتی ـ فاطمه فاطمه سیدتی سیدتی ـ فاطمه فاطمه (3) جان کوثر آمد دل و دلبر آمد جار بزنید تو دنیا عشق حیدر آمد (2) تو هستیِ پیمبری ـ فاطمه فاطمه دفترِ راز حیدری ـ فاطمه فاطمه سیدتی سیدتی ـ فاطمه فاطمه سیدتی سیدتی ـ فاطمه فاطمه (3) گشته مکّه مجنون دو جهان چراغون دشمنای پیمبر همگی هراسون اون حامیِ ولایته ـ فاطمه فاطمه سرچشمهی امامته ـ فاطمه فاطمه سیدتی سیدتی ـ فاطمه فاطمه سیدتی سیدتی ـ فاطمه فاطمه (3) جام دل شده جامِ زهرا عبد مرامِ زهرات مام افتخارم منم غلامِ زهرا یا فاطمه یا زهرا (3) فاطمه جان فدایت هر دو جهان گدایت این دل پر گناه و از تو کمی عنایت یا فاطمه یا زهرا (3) ای مه و ماه حیدر پشت و پناه حیدرمانده دو چشم تو درعمقِ نگاهِ حیدریا فاطمه یا زهرا (3) شور و بحر طویل مادرِ سادات، مادرم زهرا(3) دلِ دیونه، می و میخونه، همهی عالم، شده گلخونه، شبِ میلادت، به تو دل بسته، گلِ پیغمبر، این دلِ خسته، اسم زیبایت، به لبم هر شب، ای خدا اومد، مادرِ زینب، میگم این حرف و، مرد و مردونه، دل من هر جا، تو رو میخونه، کسی که دل رو، به تو میبنده، وقتِ جون دادن، دیگه میخنده ... امّ الائمه یا زهرا ـ یا زهرا ـ یا زهرا (2) فاطمیون لاله بیارید برا گلها ژاله بیارید خورشید عاشقا دمیده مادرِ سَیّدا رسیده * * * همه عالم مستِ نگاهش شیعیانش زیرِ پناهش عشقِ زهرا خیلی نیازه از دلامون طلا میسازه * * * دل اومد دلبر اومد سرور اومد ساغر اومد می اومد مستی اومد هستی اومد کوثر اومد به حیدر دلبر و قلبِ نبی را نورِ عینه خوشم از این که زهرا مادرِ آقام حسینه دلم میخواد یه روزی مثلِ خاکِ زیرِ پاش شم بمیرم پیش چشماش من شهیدِ گفتههاش شم * * * زمانی که خدیجه فاطمه را در جنین بود خدا داند که زهرا مادرش را همنشین بود بسان لحظهای که در رحم آن مه جبین بود حسین هم فاطمه را در جنین چون همنشین بود چه کس دیده که فرزندی چنین مانند مادر که هر دو بهرِ مادر بودهاند دلدار و دلبر عرشیان یکسره تکبیر زنان آمدهاند خیلِ خوبان بهشت خنده کنان آمدهاند بوی یاس است و صدایی که فقط میگوید مادرِ آل محمد به جهان آمدهاند
حضرت فاطمه ـ یا فاطمه (3) هست این برایم افتخار هستم گدای فاطمه پر میزند مرغِ دلم پر در هوای فاطمه گر جان دهم در راه او صد پاره پیکر هم شوم باشد سعادت ای خدا باشم فدای فاطمه شد توتیای چشمِ من روشن نمای قلب من خاک بقیع خسته و غربت سرای فاطمه جز او ندارم در سرم هرگز خیالِ دیگری خود را به مسلخ میبرم تنها برای فاطمه هر جا که ذکر نام او بر لب تجلّی میکند در سینه غوغا میکند مهر و لوای فاطمه گر او طلب کردی ز من هستی و دنیای مرا عمر و تمام زندگی ریزم به پای فاطمه از کودکی تا مردنم هر لحظه نامش میبرم دارم به قلب عاشقم شور و نوای فاطمه
آیت کبری مرا وقت سحرگاهان به گوشم این ندا آمد حسین را او بود مادر علی را فاطمه همسر گل دامان پیغمبر نزاده همچو او مادر ------- اشک در دیدة ترم باشد شام میلاد دلبرم باشد ای سپهر امید یا زهرا عشق تو روح پیکرم باشد جان من را اگر پذیرایی هدیة روز مادرم باشد ---------------------------------------------------- میلاد کوثر شب آرزوها، شب آرزوها به هزار آوا به هزار مضمون به تو چرخ گردد به تو ابر بارد ---------------------- «خورشيد روشنايى» رباعی امشب همه جا جشن مبارکباد است دلها همه از مقدم زهرا شاد است از بهر محمد و خدیجه صلوات روشن همه جا ز نور این اُولاد است -------------- این جشن وسرور سرمدی مارابس از فاطمه یک خوش آمدی مارابس لبخند به لب مهدی زهرا باشد عطری زگل محمدی مارا بس خدا کند اثری حق به آه ما بخشد بصیرتی به دل عُذر خواه ما بخشد به احترام محمد چه میشودکه خدا شب ولادت زهرا گناه ما بخشد پندهای حضرت آقای بهجت (ره) برای اهل ذکر اگر انسان یک گام در راه غیر رضای خدا بردارد، دیگر گامهای بعدی را نمی داند چه خواهد شد ! همان گام اول ، او را به جاهایی که نمیداند ، خواهد کشید --- سوال : آیا استفاده از خاک مدفن سید الشهدا و آب زمزم – که اینقدر آنها را برای شفا یافتن سفارش می کنید – دعای ویژه ای دارد؟ پاسخ : شرط همة توسلات ، توبه است و غیر از توبه ، شرط دیگری ندارد ----- از کسی پرسیدم : چند بار به حج مشرف شده ای ؟ گفت : یا پنجاه بار ، یا هیچ ! گفتم یعنی چه؟ گفت : اگر پذیرفته شده باشد پنجاه بار ، واگر پذیرفته نشده باشد ، هیچ ! ---- هیچ ذکری بالاتر و مهمتر از عزم پیوسته و همیشگی بر ترک گناه نیست، یعنی تصمیم داشته باشی اگر خداوند صد سال هم بتو عمر داد، حتی یکگناه نکنی !! همچنان که اگر صد سال عمر کنی ، حاضر نخواهی شد یکبار به اندازة ته استکانی زهر بنوشی. حقیقت و واقع گناه هم ، زهر و سم است ----- به یکی از روحانیون که در مجلس ایشان موعظه میکرد فرمودند: برمنبرخطبه های کوچک نهج البلاغه را بخوان ،تامردم در پای منبر شنونده امام علی علیه السلام باشند ----------------------------------------------- سرود (1) آسمان امشب تا سحرگاهان بر سر مکه ریزد ستاره بر رخ کوثر دارد نظاره بر رسول خود کوثر عطا کرد حق به پیغمبر دختر عطا کرد در بغل امشب دارد کریمه از کرم امشب بخشد ولیمه دخت پیغمبر این مادر ماست هم در آن دنیا روی سرماست دیگر از محشر باکی نداریم در همان صحرا صورت گذاریم ----------------------------- سرود (2) مادر سادات عالـم عید میلادت مبارک تو از سر تا قدم همه پیغمبری ------ ریاض عصمتی بهشتِ احمدی صلوات خدا به محمّد کــه ولادت فاطمـه آمد ----- حرم پروانـه چراغ روی توست صلوات خدا به محمّد کــه ولادت فاطمـه آمد ----- من نمیدانم که هستم هرچه هستم باتوهستم نگیرد غیـر تو کسی دست مرا ------ علیجان تهنیت که زهرا آمده -------- تو با نفس نبی علی همسنگری --------------------------------------- سرود (3) امّ ابیها خوش آمدی دختر طاها خوش آمدی کوثر و تطهیر و قدر و نور حضرت زهراخوش آمدی هستی احمد خوش آمدی روح محمد خوش آمدی دار و ندار پیمبری کعبه امید حیدری راضیه، مرضیه، فاطمه طاهرهای و مطهری هستی احمد خوش آمدی روح محمد خوش آمدی معنی و مصداق کوثری آینه حُسن داوری بهتر و برتر ز ساره و مریم و حوا و هاجری هستی احمد خوش آمدی روح محمد خوش آمدی امّ کتاب محمدی کوثر ناب محمدی اصل همه آیههای نور فصل خطاب محمدی هستی احمد خوش آمدی روح محمد خوش آمدی ای همه عالم گدای تو گفته محمد فدای تو خوانده برای پیمبرش ذات الهی ثنای تو هستی احمد خوش آمدی روح محمد خوش آمدی سیب بهشت خدا تویی مشعل نورالهدی تویی فاطمه تا لحظه ابد فاطمه از ابتدا تویی هستی احمد خوش آمدی روح محمد خوش آمدی
خاکنشین حرمت عرشیان
هستی تو فلسفه هستیام
سوسن من یاسمن و یاس من
لب بگشا تا همه گردد فدا
بلبل من، سنبل من، برگ گل
موسی دل تا متکلم شود
عشق علی (ع)، ماه گزین خدا
ای به فدایت همه انس و ملک
جان جهان، جان خدا فاطمه (س)
غرق شدم، صاحب کشتی تویی
این دل خونین و دو چشم ترم
من به گمانم رد آن سیلی است
شاعر : امیر علی مصدق
روز مادر که همه خانهی مادر بروند
لیک سادات بدانند که از کوچه گذر باید کرد
ندا از جانب بالا ز عرش کبریا امد
دل هر شیعه مسرور است زین مولود فرخنده
که اندر بوستان دین گلی از انبیاء آمد
زدامان خدیجه فخر زنها شد عیان امشب
ز یمن مقدمش روشن زمین و اسمان امشب
تمام اهل عالم خادم آن آستان امشب
علی را همسر و گمراهیان را رهنما آمد
بود نامش زکیه مرضیه انسیه حوراء
حمیده راضیه ریحانه دیگر زهره زهرا
وجیهه فاطمه صدیقه زهرا آیت کبری
مصادف مقدمش با مقدم روح خدا آمد
به زنهای جهان رهبر سرور فلب پیغمبر
شفیع شیعیان زهرا عزیز مصطفی آمد
زگلزار نبی امشب دو تا گوهر نمایان شد
رخ زهرا و فرزندش خمینی ماه تابان شد
مبارک مقدم او بر همه خلق مسلمان شد
کجا شد آنکه ما را رهنما و مقتدا آمد
سحرت مبارک، سحرت مبارک
صدف نبوت، صدف نبوت
گهرت مبارک، گهرت مبارک
فلک کرامت، فلک کرامت
قمرت مبارک، قمرت مبارک
قلم الهی، قلم الهی
اثرت مبارک، اثرت مبارک
به رسول اکرم، به تمام عالم
خبرت مبارک، خبرت مبارک
خبری ست دلکش، خبری ست شیرین
خبری ست نیکو، خبری ست زیبا
به سرشک شوق و به گلاب زمزم
به شراب کوثر، لب خود بشویم
به دعای احمد، به ولای حیدر
ز ریاض طبعم، گل تازه بویم
به فلک ببالم، به ملک بنازم
به فضا بگردم به سما بپویم
به بهار شوقم، به صفای ذوقم
گل خنده گردم، به مدینه رویم
که حضور احمد به ثنای زهرا
نفسی برآرم سخنی بگویم
سخنی بگویم که رسول اکرم
گل خنده گردد به لبش شکوفا
صلوات داور، صلوات احمد
صلوات حیدر، به ولادت او
به ولادت او، به شهادت او
به حقیقت او به سیادت او
دل انبیا پر ز محبت او
قد مصطفی خم به ارادت او
زهی از جلالش که خدای منان
به ملک ببالد ز عبادت او
به تمام امت، به تمام خلقت
کرم و عنایت شده عادت او
قدمش فراتر ز هزار گردون
کرمش فزون تر ز هزار دریا
به هزار منطق نتوان ثنایش
چه بگویم اینجا که رسول اکرم
به وضوح گوید پدرش فدایش
همه خلق عالم، چه ملک چه آدم
به فلک مطیعش به زمین گدایش
نه عجب که عیسی ز فراز گردون
ببرد توسل به در سرایش
نفس محمد دمد از دهانش
گهر اجابت چکد از دعایش
زهی از نیازش که به هر نمازش
به نماز کرده پر و بال اعطا
جبروت بالا، ملکوت اعلا
همه محو رویش همه غرق نورش
همه جاست محضر همه جاست طورش
همه محو جاهش همه خاک راهش
همه در پناهش همه در حضورش
به خدا و خلقش به رسول و خلقش
به کتاب و حکمش به بهشت و حورش
که ملال داوربود از ملالش
که سرور احمد بود از سرورش
به رسول، کوثر، به ائمه مادر
به جلال، یاسین به کمال طاها
به تو باد زهرا، همه جا درودم
به تو باد مادر، همه دم سلامم
که تویی حیاتم که تویی مماتم
که تویی صلاتم که تویی صیامم
به ولات امضا شده هم رکوعم
شده هم سجودم، شده هم قیامم
به ثنات بسته، همه جا دعایم
به دعات بسته، همه دم کلامم
همه غرق حیرت که بدین جلالت
چه تو را بخوانم، چه تو را بنامم
که رسول بوید، ز تو عطر جنت
که نبیت بوسد سر و دست و اعضا
نه عجب که عیسی به تو دل ببندد
نه عجب که موسی به تو سر سپارد
تو اگر نباشی که حسین زاید
تو اگر نیاری که حسن بیارد
نبی ار نگوید که ثنات گوید؟
علی ار نباشد که توان شمارد؟
تو اگر نگویی که سخن بگوید؟
تو اگر نخواهی که نفس برآرد؟
تو زبان حقی تو بیان حقی
چو رسول اکرم چو علی اعلا
نه عجب که با این شرف و جلالت
به امام خود هم تو کنی امامت
به خدا که زیبد به تو انبیا را
هم دم بزرگی همه جا زعامت
سخنت هدایت، نفست عنایت
نگهت ولایت، روشت کرامت
همه عرشیان را به سویت توسل
همه فرشیان را به درت اقامت
تو بخوان خدا را که کنی خدایی
تو ببند قامت که کنی قیامت
تو بیا به مسجد که خداست شایق
تو بخوان خطابه که علی است تنها
تو تمام عصمت، تو تمام عفت
تو تمام قرآن، تو تمام دینی
تو جمال هویی، ز چه بین مایی
تو چراغ عرشی، ز چه در زمینی
به خدای منظر، به ائمه مادر
به رسول کوثر، به علی قرینی
نه تو راست کفوی چو علی به عالم
نه بود علی را چو تو همنشینی
به جمال طاها که تو طا و هایی
به جلال یاسین که تو یا و سینی
که جمال یاسین کند از تو جلوه
که جلال طاها بود از تو پیدا
اى زن اينك در حريم پاك دامانى قدم بايد زدن
پا به پاى آيه هاى سبز ايمانى قدم بايد زدن
كاروان جاده ى اسلاميان را هم عنانى لازم است
پيشوايى مثل زهرا در طريق زندگانى لازم است
چادرت محراب نور است اى جدا از تيره گيهاى جهان
پا برون مگذار زين محراب نورانى، بر غم دشمنان
زينت زن در حجاب است و عفاف و پاكى و تقواى تو
جلوه ى اسلام مى بايد شود ظاهر ز سر تا پاى تو
مصحف باغ ولا را گلبن حق، واژه اى والا بود
جاودان آن زن كه رهپوى عزيز مصطفى، زهرا بود
زير لب دارند در گلزار عصمت غنچه ها اين زمزمه
دخترى مى پرورد مانند زينب مادرى چون فاطمه
مادران را مى سزد چون فاطمه اينگونه دختر پرورند
ميتوان مثل صدف از قطره در آغوش، گوهر پرورند
فاطمه با حق بود، حق هم بود با دخت احمد فاطمه
فاطمه يعنى محمد، همچنين يعنى محمد فاطمه
رونق افزاى حريم بزم گلهاى خدايى فاطمه ست
آرى آرى آينهدار طريق كبريايى فاطمه ست
مى رهاند كشتى افتاده در گرداب ظلمت را، ز لطف
در بلا افتادگان را نقطه ى عطف رهايى فاطمه ست
وانكه دارد در دو عالم رتبة خير النسايى فاطمه ست
هفت گردون را به يك چرخاندن رخ روشنايى میدهد
آنكه خورشيد از رخش بگرفته وام روشنايى فاطمه است
نى فقط دل مى برد تنها ز احمد، وز على مرتضى
آنكه حتى از خدا هم مى نمايد دلربايى فاطمه است
فاطمه ست اين زن كه بوسيدست دستش را نبى ختم رسل
فاطمه ست اين زن كه بوسيدست او را مصطفى مانند گل
فاطمه ست اين زن بهشت بى بديل دلنواز مصطفى
فاطمه ست اين زن فروغ «جنت الماواى» چشم مرتضى
گوهر هستى نگين سبز رنگ خاتم چشم رسول
راضيه، مرضيه، زهرا، فاطمه، انسية الحورا، بتول
خواجه عالم شخص پیغمبر
نور سرمد خوش آمد دخت احمد خوش آمد
کوثـر از جـانب حـق بــر محمّد خوش آمد
عید زهرا مبارک عید زهرا مبارک
داور سبحان خالق منـان
کوری چشم دشمن ابتر
عید ام ابیهاست جشن یاسین و طاهاست
لیلهالقــدر قــرآن عصمت الله یکتـاست
عید زهرا مبارک عید زهرا مبارک
ای کرم داران خواجه عالم
ذات پاک حق بر گنهکاران
آمـده جـان احمـد عصمت حی سرمد
بر محبان زهرا داده عیدی محمّد
عید زهرا مبارک عید زهرا مبارک
ای خدیجه این عصمت داور
سایه مهرش هم در این دنیا
مـادر آدم اسـت ایـن دختر خاتم است این
برتر از هاجر است و بهتر از مریم است این
عید زهرا مبارک عید زهرا مبارک
ما که در محشر فاطمه داریم
بـر کـف پـای ناقـه زهـرا
هر که زهرا ندارد در جنان جا ندارد
بی تـولای زهــرا دیـن و دنیا ندارد
عید زهرا مبارک عید زهرا مبارک
امآدم دخت خاتم عید میلادت مبارک
تو وجه کبریا تو حسن داوری
صلوات خدا به محمّد کــه ولادت فاطمـه آمد
آمدی ای جان احمد جان ما بادا فدایت
کبریا گویا درودت مصطفی خواند ثنایت
جمال سرمدی سرشت احمدی
جان شیرین محمّد شمع جمع انبیایی
سایـهات بـر فـرق عالــم آفتاب انبیایی
تمام مکه پر زعطر و بوی توست
جان گرفتــم روی دستـم دل بـه اولاد تو بستم
تهیدستم ولی تو را دارم تو را
صلوات خدا به محمّد کــه ولادت فاطمـه آمد
آسمان امشب بیفشان جای گل ماه و ستاره
آفتــاب حسـن احمـد سـرزد از مکه دوباره
بشارت فاطمه به دنیا آمده
صلوات خدا به محمّد کــه ولادت فاطمـه آمد
عصمت ذات خدای حی سرمد آمد امشب
روح مـا بین دو پهلـوی محمّد آمد امشب
تو از پیغمبران به جز احمد سری
صلوات خدا به محمّد کــه ولادت فاطمـه آمد
باز مرغ آرزویم پر گرفت**مرغ هستی جلوه دیگر گرفت
شام هجران محمد شد تمام**آمد امشب دختر خیر الانام
ای خدیجه دسته گل آورده ای**مادر ختم رسل آورده ای
ای خدیجه بر قدومش گل فشان**لب گشا و سوره کوثر بخوان
کن زیارت قبله حاجات را**کن تماشا مادر سادات را
شام غم رفت و سحر آغاز شد**یا کتاب عشق مولا باز شد
ماه رویان دو عالم بنده اش**می برد دل از پدر با خنده اش
آمده امشب علی را هم نفس**آمده بر عالمی فریاد رس
خاک کویش جنت المأوای من**گر مرا از در براند وای من
هست در دستش کلید سرنوشت**یک نگاهش بهتر از باغ بهشت
گرچه مجنون هستم و صحرائیم**افتخارم بس که من زهرائیم
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-
کیست زهرا هرچه هست از هست او** کیست زهرا حوض کوثر مست او
کیست زهرا بر دو عایم آبرو**می برد جبریل نامش با وضو
کیست زهرا یار تنهای علی** کیست زهرا دین و دنیای علی
کیست زهرا عرش حق را قائمه**راضیه ،مرضیه ،حورا ،فاطمه
فاطمه یعنی به هر دردی طبیب**فاطمه یعنی به شهر خود غریب
فاطمه یعنی همه بود و نبود**فاطمه یعنی گل یاس کبود
فاطمه یعنی گل افروخته**فاطمه یعنی سراپا سوخته
تا ابد باشد مرا این زمزمه**فاطمه یا فاطمه یا فاطمه
بسم الله النور: با عرض سلام خدمت دوستان خالصانه از همه دوستان و علاقمندان خواهشمندیم که مطالب و راهنماییها ونظرات خودراباما در میان بگذارید.